یکی از مباحث مهمی که این روزها در ایران و آمریکا مطرح است، موضوع احتمال بازگشت دولت جو بایدن به برجام است. بایدن بارها گفته است خواهان بازگشت به توافق هسته ای است اما در عین حال این بازگشت باید سکویی برای برجام های بعدی باشد و موضوع توان موشکی و نفوذ منطقه ای ایران را هم شامل شود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی روز 19 دی ماه به این قضیه اشاره کرده و به صورت واضح و البته قاطع موضع و راهبرد جمهوری اسلامی ایران را در این زمینه مطرح کردند. از آنجایی که به نظر می رسد به احتمال قریب به یقین در هفته های پیش رو این قضیه پررنگ تر شده و محور بحث ها و تحلیل ها قرار می گیرد، در این گزارش راهبرد ایران را بر اساس بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی تشریح می کنیم.
تحریم هایی که امروزه از سوی آمریکا و اروپا بر ملت ایران تحمیل شده اقدامی غیرقانونی و غیرانسانی است که هیچ توجیه حقوقی و اخلاقی ندارد. به راستی اگر قانون جنگل بر دنیا حکم فرما نبود، آیا غربی ها می توانستند دیگران را به بهانه های واهی تحریم کنند؟ از این منظر باید گفت رفع تحریم ها امتیاز و لطفی از سوی آنها در حق ایران نیست. بلکه وظیفه ای است که بر گردن دارند تا کارنامه خباثت آمیز آنها بیش از این سیاه نشود. لذا به فرموده رهبر معظم انقلاب «چه آمریکا، چه اروپا وظیفه دارند حقّ ملّت ایران [در رفع تحریمها] را اداء کنند.»
چه به صورت عمدی و آگاهانه باشد و چه به صورت سهوی، در رسانه ها و محافل اینگونه جاافتاده است که مسئله پیش روی آمریکا و ایران، بازگشت به برجام است. شاید این مسئله از نظر ظاهری، درست به نظر برسد اما ماهیت و روح ماجرا چیز دیگری است. اینکه آمریکایی ها در حرف و روی کاغذ به برجام بازگردند، مسئله جمهوری اسلامی نیست و فاقد ارزش است. «مسئله ما این نیست که آمریکا به برجام برگردد یا برنگردد. مطالبه منطقی و عقلانی ما رفع تحریمها است.»
آمریکایی ها در بازی با عبارات حقوقی و کلاهبرداری های سیاسی ید طولایی دارند. تجربه برجام نشان داد در مواجهه با آنها باید به شدت بدبین بود و بنا را بر بی اعتمادی مطلق گذاشت. آنان از هر راهی برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند و هیچ ابایی از تقلب و بدعهدی ندارند. برای مثال ممکن است آنان به برجام برگردند و در ظاهر تحریم ها را رفع کنند اما همان تحریم ها در عمل و به بهانه مسائل دیگری مانند موشکی، منطقه ای، حقوق بشر و ... اعمال شده و تدام یابد. در چنین وضعیتی «اگر تحریمها برداشته شد، برگشت آمریکا به برجام معنا خواهد داشت.»
اگر در مسئله بازگشت آمریکا به برجام دقت کافی صورت نگیرد، این بازگشت حتی می تواند برخلاف منافع ملی کشورمان نیز باشد. این مسئله از جنبه های گوناگون قابل تامل است. یک جنبه آن می تواند ایجاد اجماع سیاسی و روانی علیه ایران باشد. در حال حاضر این آمریکاست که به عنوان طرف بدعهد شناخته شده و سرزنش می شود اما اگر بدون رفع تحریم هابه برجام برگردد، ماجرا برعکس می شود. نکته دیگر آنکه اگر آمریکا به برجام برگردد امکان حقوقی استفاده از مکانیسم ماشه را می یابد. مکانیسمی که در برجام طراحی شده و کاملاً برخلاف منافع ایران است. با توجه به این نکات « اگر تحریمها برداشته نشد، برگشت آمریکا به برجام ممکن است حتّی به ضرر ما تمام بشود.»
بازگشت آمریکا به برجام حتماً باید با هزینه همراه باشد. اگر هزینه ای معین از آمریکا دریافت نشود، این امکان به صورت جدی وجود خواهد داشت که هر کسی در آینده با هر بهانه ای برجام را ترک کرده و هر وقت اراده کند به آن برگردد. این احتمال در مورد دولت های آینده آمریکا، کاملاً قابل تصور است. خروج یک طرفه آمریکا از برجام خسارات مادی قابل توجهی برای ایران به دنبال داشت که برخی آن را تا چند صد میلیارد دلار برآورد می کنند. بازگشت آمریکا بدون در نظر گرفتن جبران این خسارتها خود می تواند زیربنای خسارتی دیگر شود، لذا «مسئله خسارتها که جزو مطالبات ما است در مراحل بعدی دنبال خواهد شد
جمهوری اسلامی ایران از سال گذشته طی چند مرحله تعهدات هسته ای خود را کاهش داده است. مهم ترین گام در این زمینه ازسرگیری غنی سازی 20 درصد بود که به تازگی رخ داد. این گام ها با واکنش منفی آمریکا و سه کشور اروپایی روبرو شد و آنان به این حرکت ها اعتراض کردند. حال آنکه به قول رهبر معظم انقلاب اسلامی، «وقتی طرفِ مقابل، به تعهّدات خودش در برجام عمل نمیکند، معنی ندارد که جمهوری اسلامی به همه تعهّدات خودش عمل کند.» از این رو باید گفت؛ «تصمیم مجلس و دولت در باب لغو تعهّدات برجامی، کاملاً تصمیم منطقی و عُقلایی و قابل قبولی است.»
طرف های غربی باید بدانند تعهدات هسته ای ایران جاده ای یک طرفه نیست که تهران مجبور باشد به تنهایی در آن حرکت کند. این یک مسیر دو طرفه است که در صورتی ادامه می یابد که طرف مقابل نیز به تعهدات خود عمل کند. حال که آمریکایی ها و اروپایی ها نسبت به کاهش تعهدات ایران ابراز نگرانی می کنند، راه آن روشن و مشخص است؛ « اگر آنها به تعهّداتشان برگردند، ما هم به تعهّداتمان برمیگردیم.»
آنچه طی این سال ها به ایران بیشترین ضربه را زد بیش از آنکه تحریم ها باشد، پیوند زدن اقتصاد به تحولات خارجی، مذاکره، برجام و اینستکس و ...بود. این اتفاق غلط، اقتصاد و جامعه را شرطی کرد. چشم تولید کننده و مصرف کننده به جای آنکه به دست و جیب خود باشد به نتیجه مذاکره در وین و لوزان و ژنو بود. این موضوغ ضربه سنگینی به اقتصاد و تولید در کشور وارد کرد و نوسانات شدیدی را در بازار بوجود آورد. این تجربه تلخ و سنگین را باید به دقت مورد بررسی و موشکافی قرار داد و به سادگی از کنار آن نگذشت. اکنون نیز نباید اقتصاد را به دولت بایدن و بازگشت آن به برجام گره زد و معطل آن ماند؛ «باید اقتصادمان را جوری تنظیم و برنامهریزی کنیم که با وجود تحریم هم بتوانیم کشور را بخوبی اداره کنیم.»
ارسال نظرات